در این روز اولین حمله به سفارت آمریکا در تهران از سوی یک گروه از افراد مسلح رقم خورد،هرچند درتمام طول مبارزات انقلابی مردم ایران علیه شاه،آمریکا همواره مورد اعتراض بود ،بااین همه روند انقلاب اسلامی بعد از 22بهمن به سرعت به سمت آمریکاستیزی شتاب میگرفت.
ساعت 10 صبح روز چهارشنبه 25 بهمن 57 درست در همان لحظاتی که مهندس بازرگان- که به فرمان امام خمینی (ره) مأمور تشکیل دولت موقت شده بود- افراد کابینه خود را به مردم معرفی میکرد، یک گروه از افراد مسلح به سفارت آمریکا در تهران حمله کردند. اینها 75نفر از افراد سازمان چریکهای فدایی خلق بودند که از فرصت پیش آمده استفاده کرده بودند و میخواستند سفارت آمریکا در ایران را به نفع خود تسخیر کنند.
عدهای علت این اقدام را شایعه رادیو باکو مبنی بر انتقال پروندههای ساواک به این سفارتخانه میدانستند. رادیو باکو در خبر روز گذشته خود اعلام کرده بود که اسناد محرمانه ساواک که از حمله مردم به سازمان اطلاعات و امنیت کشور جان سالم به در برده بود به سفارت آمریکا منتقل شده است. البته در این بین باید به رابطه بین چریکهای فدایی خلق و سفارت شوروی که طبیعتا عطش زیادی برای داشتن آن پروندهها داشته است، نیز توجه داشت.
عدهای علت این اقدام را زمزمه کودتای قریب الوقوعی میدانستند که در خیابانهای تهران شایع شده بود و عدهای دیگر هم آن را توطئه پس ماندههای ساواک و رژیم شاه برای تحتتأثیر گذاشتن روابط ایران و آمریکا قلمداد میکردند. اما علت هرچه بود در این زمینه نه با امام و نه با دولت موقت و نه با هیچیک از نیروهای موجه نظام هیچگونه هماهنگی نشده بود و در نیت اشغال گران و اهداف آنان و نقش سفارت شوروی در این اقدام ابهامهای تردید برانگیز جدی وجود داشت. برای همین هم بلافاصله پس از اشغال سفارت گروههایی از کمیته انقلاب اسلامی به محل اعزام شدند و کنترل امور را به دست گرفتند.
دولت آمریکا که تا پیش از این روز همه راههای پیش روی خودش برای بازگرداندن شاه به ایران را از جمله پیشنهاد کودتای نظامی علیه دولت موقت بررسی کرده بود سرانجام چنین وانمود میکردکه راهی برای بازگشت حکومت پهلوی وجود ندارد و ناچار به تعامل با حکومت مردمی ایران است، برای همین به سفیر خود در تهران دستور داده بود که راههای برقراری تعامل با دولت موقت جمهوری اسلامی ایران را بررسی کند. ویلیام سولیوان، آخرین سفیر آمریکا در ایران در کتاب خاطرات خود درباره این ماجرا مدعی شده است:
« صبح آن روز وقتی که در دفتر کار خودم حاضر شدم دستورالعملی از واشنگتن دریافت کردم که به موجب آن تصمیم دولت ایالات متحده درباره ادامه روابط دیپلماتیک با ایران و به رسمیت شناختن حکومت جدید به من ابلاغ شده و اجازه داده شده بود مراتب را به وزیر جدید امور خارجه ایران اعلام کنم.» درست در همین ساعت بود که مهندس بازرگان در یک کنفرانس مطبوعاتی مشغول معرفی کابینه دولت موقت خود به فرمان امام خمینی(ره) بود. سولیوان نامهای مینویسد و آن را به دست راننده مورد اطمینان خودش میسپارد تا به منزل معاون وزیر خارجه جدید ببرد.
سولیوان ادامه میدهد:«2دقیقه پس از مکالمه با معاون وزیر خارجه ناگهان باران گلوله از چند طرف به سوی سفارت سرازیر شد.
اینطور که پیدا بود از ساعتها پیش عدهای با مسلسل در پشت بامهای ساختمانهای اطراف سفارت موضع گرفته و با یک برنامه از پیش طراحی شده در رأس ساعت ده و نیم به سمت سفارت آتش گشودند. در برابر این حمله ما چارهای جز اینکه در پناه دیوارهای زیر پنجرهها روی زمین دراز بکشیم نداشتیم. در سه اتاق قسمت ما حدود بیست نفر پرسنل آمریکایی بودند و چارلی ناس معاون من در اتاق خود جلسهای برای ترتیب تخلیه بقیه اتباع آمریکایی تشکیل داده بود. من در همان حال درازکش روی زمین به ناس و وابسته نظامی سفارت گفتم به وسیله شماره تلفنهای مستقیمی که از نخستوزیر و معاونان او گرفتهاند مراتب را به آنها اطلاع دهند.»
سولیوان میگوید که حدود هفتاد و پنج نفر از چریکهای فدایی خلق که پس از حمله مردم به پادگانها مسلح شده بودند، در پناه آتش مسلسل خود را به بالای دیوارهای سفارت رسانده و به داخل محوطه سرازیر شدند. « من به تفنگداران دستور دادم که به هیچوجه حق تیراندازی ندارند و فقط درصورت لزوم و برای دفاع از جان خود میتوانند از سلاح کمری استفاده کنند. حملهکنندگان ابتدا به طرف محل اقامت من هجوم بردند و عملیات آنها در این قسمت حدود یکساعت طول کشید.
به همین جهت ما وقت کافی برای تماس و استمداد از مقامات ایرانی را به دست آوردیم.» در این طرف و در اتاق اسناد سری، کارمندان سفارتخانه مشغول از بین بردن کلیه اسناد سری و بهکلی محرمانه سفارت آمریکا در ایران بودند.
در همین حال اعضای کمیته انقلاب اسلامی و ابراهیم یزدی که بعدها وزیر خارجه دولت موقت نیز شد، بلافاصله پس از مطلع شدن از اوضاع سفارت به محل اعزام شدند. آنها میخواستند آتش این غائله بهزودی خاموش شود، چون این کار نه مورد تأیید امام بود و نه دولت از آن خبر داشت.
سولیوان میگوید:« حمله به ساختمان اصلی سفارت با اسلحههای ژ3 شروع شده بود و ما کاری نمیتوانستیم بکنیم و تنها مجبور بودیم تا رسیدن نیروهای کمیته، حمله مهاجمان را به عقب بیندازیم. به تدریج همه ما به استثنای تفنگداران دریایی و وابسته نظامی سفارت به طبقه دوم رفتیم. به تفنگداران دریایی دستور دادم که در پشت در ورودی موضع بگیرند و سدی از گاز اشکآور ایجاد کنند. در این موقع صدای تیراندازی متقابل از بیرون سفارت به گوش میرسید و اینطور بهنظر میآمد که قوای کمکی برای نجات ما فرستاده شده و آنها مشغول زد و خورد با مهاجمین هستند.
چند دقیقه بعد مهاجمین از سد گازهای اشکآور گذشتند و وارد ساختمان شدند. من به کلیه کارکنان آمریکایی و پرسنل نظامی گفتم که بدون هیچ مقاومتی تسلیم شوند و خود در حالیکه دستهایم را به نشانه تسلیم روی سرم گذاشته بودم پیشاپیش همه حرکت کردم. افراد مسلح ما را به سمت اتاق انتظار هدایت کرده و با خشونت به بازرسی بدنی ما پرداختند. در این احوال یک گروه دیگر از افراد مسلح که ظاهراً از گروه نجات ما بودند وارد شدند و بین آنها و مهاجمین کشمکش شدیدی درگرفت. بالاخره مسئله به نحو شایستهای حل شد. آمریکاییها یک به یک از اتاق خارج شده و به خارج از ساختمان هدایت شدند.»
در بیرون از ساختمان سفارت ابراهیم یزدی سعی میکرد مردم را از محل سفارت خارج کند. او روی کاپوت یکی از ماشینها رفته بود و با بلندگوی دستی از افراد مسلح میخواست که از اطراف سفارت متفرق شوند. یزدی سپس سراغ سولیوان میرود و از او بابت اتفاقی که افتاده عذرخواهی میکند و تضمین میدهد که آمریکاییها از این پس در امنیت کامل خواهندبود.
یزدی سپس در سخنرانی کوتاهی که برای اعضای سفارت میکند میگوید که از این واقعه متأسف است اما دولت آمریکا باید بداند که روابط ایران و آمریکا دستخوش تغییر جدی شده و هرگز مانند رابطه دوکشور در زمان شاه نخواهد بود و سولیوان نباید انتظاری غیرواقعی از دولت داشته باشد.
عصر همین روز یعنی بیست و پنجم بهمن ماه 57 امام خمینی (ره) با فرمان خود خواستار پایان بخشیدن به اعتصابات و تعطیلیها در کشور شدند. ایشان در پیام خود فرمودند: « اکنون که به فضل الهی و به یمن پایداریهای شما مردم غیور، پایگاههای رژیم سلطنت استبدادی یکی پس از دیگری در هم ریخته شده و دولت موقت انقلاب اسلامی بهعنوان اولین قدم در راه تحقق اهداف انقلاب مقدس اسلامی مستقر گردیده است، لازم میداند که از عموم مردم ایران دعوت نماید که از روز شنبه 28 بهمن 57 اعتصابات خود را پایان داده و فعالیتها و کارهای خود را آغاز نمایند...».
البته این آخرین باری نبود که سفارت آمریکا در ایران تسخیر میشد. کمتر از یک سال بعد و در 13 آبان 58 در حالیکه سفارت آمریکا تبدیل به لانه جاسوسی کاخ سفید برای توطئه علیه دولت انقلابی شده بود، گروهی از دانشجویان پیرو خط امام سفارت را تسخیر کردند.